برادر شوخی کرد و خواهر از یک شوخی کاملاً بی گناه دلخور شد. و با لگد وارد توپ شد. حداقل مادرشان درست بود - دخترش را به جای او گذاشت. درست است، بگذارید زانو بزند و بمکد - او متوجه شد که چقدر اشتباه کرده است. خوب، وقتی پسر شروع کرد مانند یک فاحشه او را روی خرقه اش بالا کشید، مادر فهمید که وظیفه آموزشی او تمام شده است. حالا یک عوضی دیگر در خانه بود.
وروکا فقط می خواهد با چیزهای داغ گیر بیفتد - و روی شن نیست) او با دوست پسرش مانند گربه ای با موش بازی می کند و با دیگران در مقابل او معاشقه می کند. دختره میخواد مثل یه عوضی جلوی همه کتک بخوره. جوجه خوب!
♪ منم میخوام مقعدی کنم ♪
اوه اومدم
خواهر در زندگی یک عوضی است. او با رفتار صریح خود برادرش را اغوا کرد. من هم نتونستم تحمل کنم و او الاغ او را کاملاً توسعه داد. دیک عوضی را در احمق گرفتم و راضی بودم. چنین خرکی را باید در تمام طول روز کتک زد، بنابراین او به بیدمشک خود هیچ جا نتابید. به طور کلی، فینال مورد انتظار بود - دهان او را با تقدیر شستشو داد و نقش او را در خانواده به عنوان یک نوک پستان مشخص کرد.
ناظر بزرگی که آنقدر به دستیارش اهمیت می دهد که چندین بار به او جایزه داد و #34
و بچه ها تماشا می کنند.
¶ چه کسی می خواهد من را به هم بزند ¶
آیا من تنها کسی بودم که فکر می کردم او در چه چیزی بازی می کرد؟
ویدیو های مرتبط
آنا او را ساخت.